کد خبر: 1326325
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۴ - ۰۳:۲۰
اقتباس جاودانه ناصر تقوایی از رمان همینگوی اگر اقتباس را در سینمای ایران برای فیلمسازان جوان امری دشوار و پرچالش بدانیم، برای نسل پیشین سینماگران، تجربه‌ای آشنا و الهام‌بخش بوده است
احمد محمد‌تبریزی

جوان آنلاین: اگر اقتباس را در سینمای ایران برای فیلمسازان جوان امری دشوار و پرچالش بدانیم، برای نسل پیشین سینماگران، تجربه‌ای آشنا و الهام‌بخش بوده است. ناصر تقوایی از جمله کارگردانانی است که به اقتباس نه صرفاً به عنوان انتقال یک روایت ادبی به تصویر، بلکه به‌مثابه فرایندی خلاقانه و اندیشمندانه می‌نگریست. 
در آثار او، تبدیل داستان به تصویر سینمایی، درسی بنیادین از فیلمنامه‌نویسی را یادآور می‌شود، همان اصل مشهور «نگو، نشان بده»، اما در نگاه تقوایی، این اصل صرفاً به معنای جایگزینی گفتار با تصویر نیست، بلکه او با ترکیب ظریف میان زبان سینما و گفتار دراماتیک، موفق می‌شود مفاهیم، موقعیت‌ها و درونمایه‌های اثر را به‌تدریج در طول فیلم بسط دهد و به عمق ببرد.

 اقتباس‌هایی ضعیف از همینگوی در سینمای امریکا
«ناخدا خورشید» به عنوان بهترین و کامل‌ترین فیلم تقوایی از چندین منظر قابل بررسی است. تقوایی از جوانی به شدت تحت تأثیر نوع نگاه و دیدگاه همینگوی در ادبیات بود و همین علاقه عاملی برای ساختن فیلمی از روی یکی از رمان‌های نویسنده امریکایی شد. «داشتن و نداشتن» همینگوی در سال۱۹۳۷ منتشر شد و ناصر تقوایی ۵۰سال بعد با اقتباسی از این رمان، فیلمی ماندگار در سینمای ایران خلق کرد. هالیوودی‌ها پس از این با بهره گرفتن از نام پرآوازه همینگوی، چند فیلم اقتباسی ساخته بودند که همگی دچار فرایند تجاری‌سازی استودیو‌ها شده بودند؛ فیلم‌هایی که تماشاگران را به سالن‌های سینما می‌کشاندند و با تحسین هم روبه‌رو می‌شدند ولی دورترین فاصله را با دنیای نویسنده امریکایی داشتند. این فیلم‌ها سنخیت چندانی با شخصیت‌های داستان‌های همینگوی نداشتند، به همین خاطر بسیاری از منتقدان با تردید و بدبینی به «داشتن و نداشتن» هاوارد هاکس نگاه کردند. در همان دوران، بسیاری از منتقدان فیلم هاکس را به «کازابلانکا» نزدیک‌تر دانستند. موفقیت «کازابلانکا» در گیشه، فیلمسازان و تهیه‌کنندگان دیگر را هم به سمت ساختن فیلم‌هایی اینچنینی سوق داده بود. اما هزاران کیلومتر آن‌سوتر از امریکا، فیلمسازی زندگی می‌کرد که برخلاف کارگردانان امریکایی، به هنرمندانه‌ترین شکل، «داشتن و نداشتن» همینگوی را روی پرده سینما آورد. فیلم تقوایی نه تنها به روح داستان همینگوی وفادار می‌ماند بلکه کمترین وابستگی را به فیلم هاوارد هاکس دارد. تقوایی به قابلیت‌های داستان‌های همینگوی و ضعف‌های فیلم‌های اقتباسی از این کتاب‌ها آگاه بود. او با انتقاد از فیلم‌هایی که از داستان‌های همینگوی در سینما اقتباس شده بود، چنین گفته بود: «من همیشه مجذوب نگاه همینگوی و شیفته نثرش بودم. متأسفانه خود امریکایی‌ها در سینما ارزش‌های کار او را در نیافتند. او قصه‌های درجه یکی می‌نوشت که فیلم‌های درجه سومی بر اساس آنها ساخته می‌شد. داشتن و نداشتن ساخته هاوارد هاکس هیچ ربطی به قصه همینگوی ندارد. بدترین اقتباس ادبی در سینماست.»

 اهمیت بومی‌سازی در سینمای تقوایی
تقوایی برای انتخاب رمان «داشتن و نداشتن» و اقتباس از رمان همینگوی، هوشمندی زیادی به خرج داد تا این رمان در سینمای ایران قابلیت فیلم شدن داشته باشد. تقوایی با دانش و آگاهی و هنر خود به شکلی هنرمندانه توانست فضای رمان «داشتن و نداشتن» را از ساحل کی‌وست در فلوریدای امریکا، به بندری کوچک در شهرستان لنگه استان هرمزگان بیاورد. 
تم اصلی داستان همینگوی، تلاش و جدال برای بقاست و تقوایی نیز در «ناخدا خورشید» تم اصلی رمان را حفظ کرده است. در کنار جهانشمول بودن تم اصلی رمان، بقیه اجزای داستان نیز دست تقوایی را برای اقتباس و بومی کردن آن باز می‌گذارد. تقوایی همواره نگران بومی‌سازی در روایت‌های غیربومی بود و در جایی هم گفته بود که: «داستان‌ها اگر نتوانند شکلی کاملاً ایرانی پیدا کنند، بهتر است اصلاً ساخته نشوند.»
المان‌هایی مثل قایق، لنج، قاچاق، مسافر، مأموران دولتی، بی‌پولی و فقر و انجام کار‌های غیرمعمول، همه از مواردی هستند که قابلیت ساخته شدن در شهری بندری و ساحلی را دارد. تمام اینها خوراک لازم برای ساختن فیلمی در جنوب ایران را به تقوایی می‌داد و او هم به بهترین شکل از این امکان و فرصت استفاده کرد. تقوایی داستان فیلمش را هم به دهه۴۰ شمسی می‌برد تا از برخی اتفاقات و حوادث سیاسی در فیلم استفاده کند. 
هدف نویسنده در رمان «داشتن و نداشتن» به تصویر کشیدن شخصیتی سرسخت و پرتلاش در زندگی است که به هیچ وجه دست از تلاش برنمی‌دارد و بر همین اساس حاضر است تا حد مرگ پیش برود. اما از اینجا به بعد نبوغ تقوایی در اقتباس خودش را بیشتر نشان می‌دهد. در «ناخدا خورشید» تقوایی علاوه بر نشان دادن تلاش‌های ناخدا برای امرار معاش، وجهه‌ای اسطوره‌ای و قهرمانی نیز به او می‌دهد. در فیلم تقوایی، ناخدا خورشید حاضر نیست به هر قیمتی دست به کار خلاف بزند مگر اینکه در نهایت مجبور به انجام چنین کاری شود. 
نوع نگاه همینگوی به ادبیات داستانی و شخصیت‌پردازی داستان‌هایش به گونه‌ای است که نمی‌توان شخصیت‌های پررنگ منفی و مثبت داستان را به راحتی تشخیص داد. همه شخصیت‌های داستان «داشتن و نداشتن» خاکستری هستند، اما در فیلم «ناخدا خورشید»، نگاه ناصر تقوایی به شخصیت‌ها کمی متفاوت است. تقوایی، ناخدا خورشید را انسانی شریف ترسیم می‌کند که برای تأمین معاش زن و بچه‌اش به هر کوششی می‌پردازد. او حاضر نیست به هر قیمتی دست به کار خلاف بزند مگر اینکه در نهایت مجبور باشد. 
 «ناخدا خورشید» اعتبار سینمای ایران
درک عمیق تقوایی از جهان همینگوی و شناخت درستش از جهان بومی فیلم، «ناخدا خورشید» را به اثری یگانه و منحصر‌به‌فرد در سینمای ایران تبدیل می‌کند. برای او عناصر داستانی از هر چیزی بااهمیت‌تر هستند و رفتن به دنبال نام و عناوین حاشیه‌ای بیش نیستند. 
این هم از اتفاقات غم‌انگیز سینمای ایران است که فیلم‌های ماندگارش در زمان اکران مورد بی‌مهری‌های زیادی قرار می‌گیرند و قدردانسته نمی‌شوند. تنها گذشت زمان است که ارزش حقیقی این فیلم‌ها را به نمایش می‌گذارد و به سینمادوستان از ارزش‌های هنری فیلم می‌گوید. 
پس از گذشت سه دهه از ساخت «ناخدا خورشید» این فیلم فقط به فیلمی کالت تبدیل نشده است، بلکه می‌توان این فیلم را همچون الگو و کلاس درسی برای اقتباس و پیوند برقرار کردن میان ادبیات و سینما دید.

برچسب ها: سینما ، هنر ، فیلمنامه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار